ندای لرستان
انتصاب فرماندار زن؛ آغازی بر پایان یک ترس
سه شنبه 25 دی 1397 - 1:59:59 PM
هفته نامه سیمره
ندای لرستان- در این یادداشت که به قلم دکترمجتبی ترکارانی رئیس انجمن جامعه شناسی استان لرستان است آمده است که؛ خبر انتصاب یک زن به عنوان سرپرست فرمانداری دورود در فضای عمومی و رسانه ای جامعه ما سروصدایی و شوقی ایجاد نکرد.
دلیلش را چه،دیر به هنگام بودن این اقدام ،ناامیدی جامعه از سیاستمداران ،بالابودن سطح انتظارات جامعه و چه غلبه گردوغبارهای پدرسالارانه حاکم بر فضای اداری وجامعه بدانیم ،ولی در اصل اینکه ، این انتصاب خبر مهمی است تغییری ایجاد نمی کند؛ هرچندبه آن اندازه که اهمیت داشت به ان پرداخته نشد ومیتوانست بهتر باشد.
نگارنده بعنوان کسی که مدافع واگذاری مسولیت اجرایی به زنان است اما این به این معنی نیست که درصورتی که زنان سکان مدیران اجرایی را در دست داشته باشند می توانند در این شرایط تحولات عظیمی ایجاد کنند واگر تاکنون مشکل داشته ایم همه ناشی از عدم حضور زنان بوده است.
نه اینگونه نیست و اتفاقا باید گفت مشکلات امروز جامعه ما بخاطر مشکلات ساختاری فراتر از این است که چه کسی مسئول باشد و تفاوت افراد شایسته در سیستم( چه زن و چه مرد )شاید حداکثر 10 و 15 درصد است.
چرا که با توجه به مشکلات ساختاری حاکم بین عملکرد افراد تفاوت معنا داری وجود ندارد واتفاقا افراد شایسته تر به خاطر عدم همنوایی با هنجارهای غالب بر سیستم اداری و سیاسی زودتر سرخورده و حاشیه نشین می شوند.
بنابراین بر این اساس معتقدم زنان باید ازاین منظر که حقوق انسانی شان است به این حوزه وارد شده و حق کسب تجربه و خطا کردن ودرس گرفتن از خطاها واعمال اراده قدرت خود را داشته باشند. (چرا که تاریخ پر از تصمیات پر از خطای مردان بوده است!)
جدا از زاویه حقوق از منظر دیگری میخواهم از این انتصاب دفاع کنم (گرچه امیدوارم چنین انتصاباتی تداوم داشته باشد و موقت نباشد)این انتصاب باعث ریختن یک ترس شده است.
به عبارتی دیگر درجامعه مانوعی ترس موهوم و روحیه محافظه کارانه ای ومردسالارانه وجود دارد که تصور می کند اگر یک زن مخصوصا دریک جامعه مرد سالار مسئولیت اجرایی داشته باشد مشکل ایجاد می شود وزنان قادر به کسب و نگهداری چنین جایگاههای نیستند. چنین انتصاباتی درصورتی که تداوم داشته باشد باعث تضعیف چنین تصورات و نگرش های مردسالارانه ای شده وبه دولتمردان ما جسارت و قدرت انتخاب زنان به عنوان مدیر و به جامعه مردسالار ما تحمل پذیرش زنان در جایگاه بالاتر راخواهد داد.
نکته دیگر اینکه ، چنین انتصاباتی باعث حساسیت زدایی از ارتقاء جایگاه اداری و اجتماعی زنان می شود، جامعه مردسالار عادت کرده است که در مقابل انتصاب زنان به مسئولیت های اجرایی معمولا واکنش منفی نشان می دهد واین مقاومت را با استدلال هایی نظیر اینکه `زنان نمی تواند در چنین جایگاهی کارنامه موفقی داشته باشند` ویا `زنان هنوز در سلسله مراتب شایسته سالاری به درجه کافی از صلاحیت نرسیده اند `ویا `زنان احساسی هستند و مدیران قوی نیستند` توجیه می کنند.
درحالیکه همه می دانیم که پشت این استدلال های به ظاهرمنطقی بیشترنوعی عکس العمل روانی وترس نهفته است؛ ترس از اینکه اگر زنان قوی شوند مردان ضعیف می شوند.
این ترس ریشه دراین پیش فرض دارد که قدرت بین زن و مرد به میزان یکسان وحود دارد و اگر یک طرف قدرتمند می شود قدرت طرف مقابل باید ضعیف تر شود و قوی شدن یک طرف لزوما با ضعیف شدن طرف مقابل همراه خواهد بود.
انتصاب زنان به مرور چنین ترس هایی را چه در صحنه اداری و سیاسی و چه در ساختار اجتماعی کنارخواهد زد و ماهیت قدرت را نه یک رابطه یکطرفه برد و باخت بلکه یک رابطه شبکه ای خواهد دید که قوی شدن هرفرد ملازم ضعیف شدن طرف دیگر نیست، بلکه در قوی شدن یکی می توانند به ارتقاء سطح توانایی همدیگر وقوی شدن کل جامعه منجر شده و یک زن قوی میتواند یک جامعه قوی و حتی مردان و زنانی قوی تر ایجاد کند و باعث تعادل دررابطه خود و دیگران شوند.
نکته مهم دیگر در خصوص این انتصاب این است که؛ جامعه ما در عرصه سیاست به اقدام جسورانه و شجاعانه نیاز دارد. سیاست مداران ما سالهاست که بدلایل مختلف توان گرفتن تصمیمات شجاعانه وقاطعانه همراه با بینش فردی و عقلانیت جمعی را از دست داده اند وبه بی عملی ویا پوپولیسم تن داده اند؛ (اگر زمانی مدیری چون احمدی نژاد گاهی تصمیات قاطعانه می گرفت ولی متاسفانه این تصمیمات کمتر پشتوانه خرد جمعی را داشت!)بنابراین چنین تصمیماتی را باید از طرف هرکس که گرفته میشود وبا هرانگیزه ای ، تحسین کرد.
بنابراین با وجود رویکرد نقادانه به دولت که ذات کار روشنفکری است باید انجام چنین کار سنت شکنانه ای را ازطرف استاندار و زیرمجموعه اش تحسین کرد و تشویق به تداوم وثبات در رای و استقامت درتصمیم نمود.
با وجود اینکه رئیس جمهور هنگام انتخابات بر داشتن وزیر زن درکابینه تاکید کرد ولی به وعده اش وفا ننمود ولی میتوان چنین انتخاب هایی را در استانها فتح بابی بر این ایده دانست که چنین راهی باز شود و در سطوح میانی شاهد رشد و پیشرفت زنان در عرصه اداری باشیم واین تحولات بتواند راهی برای تغییر در ساختارهای حقوقی و اجتماعی جامعه جهت کسب حقوق تضییع شده زنان باز کند.
در پایان باید خاطر نشان کرد که باوجود اینکه مشکلات زنان در جامعه ما و مشکلات ساختار اداری ما عمیق تر از آن هستند که با انتصاب یک زن بتوان تغییر عمده ای درآن ایجاد شود ولی همین تغییرات بر حقوق برابر زنان در عرصه اداری تاکید نموده و زمینه های اجتماعی و روانی مولد مقاومت در برابرحضور زنان را تضعیف کند و فضایی را برای زنان فراهم می کند تا به عنوان یک انسان حق تجربه کردن عرصه های مختلف را داشته باشند.
و حق خود بدانند که همچون مردان وارد همه عرصه ها شوند و بعد به عنوان موفق و یا ناکام خارج شوند.
در چنین مواقعی نباید ناکامی ویا موفقیت کمتر یک زن رابه عنوان چماقی بر سر زنان کوبید ودر بزرگنمایی خطاها و مشکلات زنان تاکید نمود و اعتماد به نفس زنان را تضعیف کرد.
بگذاریم زنان شجاعت حضور در عرصه های اجرایی بالاتر را کسب کنند و مدیران روشن اندیش ما نیز توان بکارگیری زنان شایسته را داشته باشندو در این راه اشتباهات مدیریتی زنان را به پای انسان بودن آنها نوشت ونه زن بودن آنان..
به امید انکه جامعه ما در راستای توسعه پایدار به سمت توانمندی زنان و کاهش نابرابری های جنسیتی گام بردارد و زنان ما بتوانند صاحب حقوق انسانی شان شوند.

http://www.Lor-Online.ir/fa/News/79348/انتصاب-فرماندار-زن؛-آغازی-بر-پایان-یک-ترس
بستن   چاپ