پیامدهای فرهنگی و اجتماعی حادثهی سیل
مقالات
بزرگنمايي:
ندای لرستان - خرم آباد - پایگاه خبری سیمره در مطلبی با عنوان "پیامدهای فرهنگی و اجتماعی حادثهی سیل" نوشت: سیلاب فروردین ماه 98 لرستان حادثهای بود که علاوه بر تخریب زیرساختها و بناهای تاریخی و اسباب وسایل زندگی مردم مشکلات اجتماعی را طرح کرد و بهوجود آوردهاست.
در ادامه این مطلب آمده است: پدیدههای اجتماعی و فرهنگی از این رو که در لایههای زیرین هر جامعه اتفاق میافتند تغییر خود را به آسانی نشان نمیدهند ولی به مرور با سست شدن آنها پایههای جامعه تضعیف شده و سطح فرهنگی و اجتماعی جامعه تنزل یافته، تضادهایی را در جامعه پیریزی میکند.
در اینجا سعی میشود برمبنای مشاهدات و تجربیات کسب شده در سیل اخیر پیامدهای محتمل فرهنگی و اجتماعی را مطرح نموده و امیدوار باشیم سیاستگذاران و مجریان و نهادهای مردمنهاد بر روی این مسایل تمرکز بیشتری داشته باشند.
**تحریک جامعه انباشته شده از خشم
سیلاب اخیر و از دست رفتن سرمایهها و اسباب زندگی باعث شده که فشار روحی و روانی زیادی بر مردم وارد شود این فشار باعث کاهش آستانه ی تحمل مردم شده است.
برخوردهای خشنی را که در روزهای اول حادثه اتفاق افتاد، میتوان از این منظر تفسیر نمود.
گرچه ما جامعهای هستیم که بهدلایل مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی سرشار از خشمها و کمپلکسهایی هستیم که این عقدهها میتواند در زمان بحران تشدید شده و افراد را به حد انفجار و تخریب برساند.
ولی این خشم نسبت به بیرون بعد از مدتی میتواند تغییر جهت داده و به سمت درون فرد نشانه رفته و فرد را با افسردگی و از همگسیختگی روانی و انزوای اجتماعی مواجه کند.
تجربه سیلاب اخیر نشان داد که جامعه ما سرشار از خشم و نگرانی و ناامیدی است و با جرقهای و در نبود نظم همسانکننده میتواند شکل تخریبی و خشونتآمیز به خود بگیرد.
بنابراین آنچه باید در نظر داشت مدیریت این خشم و تعدیل فشارهای روحی روانی هم در سطح اجتماعی و هم در سطح فردی است.
شیوهی توزیع کمکهای مردمی نیز در شعلهور کردن خشم و تقویت رفتارهای ضد مدنی موثر بوده است.
در نبود سیستم عادلانه و کارآمد توزیع افراد فکر میکنند در صورتی که خود راسا دست به کار نشوند و با زور و اعمال فیزیکی حق خود را نگیرند کسی حقشان را به صورت محترمانه نخواهند داد.
این روش که شما بدون سروصدا و شلوغ کاری نمیتوانید حق خود را بگیرید، به صورت یک رویه نهادینه شده درخواهد آمد و افراد مقید به آداب اخلاقی و منضبط و مسئولیتشناس را هم به این فکر وا میدارد که با رفتار مدنی و متانت نمیتوان حق خود را گرفت. (شیوهی پخش و توزیع کمکهای مردمی چه از طرف دولت و چه نهادهای غیردولتی نگرش ضد مدنی را در مردم تقویت کرده است.)
**ترویج فرهنگ رایگانخواهی و کاهش عزت نفس:
شکل دیگری از کمکها به صورت نقدی زمینهساز فرهنگ رایگانخواهی و کاهش عزت نفس در بین مردم شده است چه بسا افراد و خانوادههایی که سالها با وجود مشکلات همیشه در عزت آزادمنشی زندگی کردهاند.
در این فرایند کمکرسانی حرمت آنها تضعیف شد و عادت به گرفتن کمک نقدی از دیگران و خواستن و انتظار کمک از دیگران عادی شد. این نوع تغییر ارزش در بلند مدت جامعه را به انجام رفتارهای هنجارشکنانه سوق خواهد داد.
**مهاجرت به شهرهای بزرگ
پیامد دیگر این سیلاب افزایش گرایش مهاجرت از شهرهای کوچک به سمت شهرهای بزرگ و از روستاها به شهر است.
واقعیت این است که تخریب منازل افراد باعث کاهش تعلق به مکان شده و این کاهش تعلق محلهای همراه با از دست رفتن شغل و افزایش بیماریهای ناشی از گرد و خاک، دشوار شدن ارتباط با شهرهای بزرگ و بالارفتن هزینهی حمل و نقل همگی در افزایش میل به مهاجرت بسیار موثر هستند.
باید تدابیری برای ترمیم و بهبود پیوندهای اجتماعی و اقتصادی افراد با جامعهشان اندیشیده شود. در غیر اینصورت با مهاجرت این افراد به شهرهای بزرگ و رشد حاشیهنشینی مواجه خواهیم شد.
**افزایش ناامیدی اجتماعی
پیامد دیگر کاهش امید اجتماعی و نوعی فراگیر شدن ناامیدی در میان مردم است. با وجود سیاستهای مبهم و غیرشفاف و اقدامات دیرهنگام دولت و بلاتکلیفی ممکن است که جامعه به این نتیجه برسد که به مرور فراموش میشود.
این احساس فراموشی باعث ایجاد ناامیدی در میان مردم میشود. این احساس که فرد تنها مانده و هیچکس نمیتواند به او کمک کند و همه سرگرم زندگی خویش هستند، بهویژه در میان خانوادههایی که شغل و زندگی خود را از دست دادهاند بسیار محتمل است.
این تصور که فرد خودش نمیتواند زندگیاش را به حالت قبل از سیل برگرداند و دولت نیز نمیتواند پشتوانهی محکمی برای این افراد ایجاد کند باعث افزایش این ناامیدی اجتماعی شده است.
مخصوصا در شرایطی که شبح جنگ و ناامنی و فشار اقتصادی بر سرما میچرخد، سنگینی بار این ناامیدی بیشتر است.
**افزایش آسیبهای روانی و اجتماعی
مسئلهی بسیار مهمی را که نمیتوان نادیده گرفت شیوع اختلالات روانی و افزایش آسیبهای اجتماعی در میان خسارت دیدگان سیل است.
واقعیت این است که درصد بالایی از جامعهی ما دچار اختلالات روحی هستند. حادثهی سیل اخیر شوک روانی جدی به جامعه وارد کرده است. گروهی از جامعه ممکن است در زیر بار این شوک تحمل کافی را نداشته و شکسته شوند.
اینجاست که رسیدگی به مشکلات روحی و روانی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و بالابردن تابآوری جامعه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار میشود. تابآوری به این معنا که افراد توان این را داشته باشند که بعد از حادثه در کمترین زمان ممکن خود را بازیابی کنند و روی پای خود بایستند.
در پایان نمیتوان از این نکته گذشت که سیل اخیر شکافهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را در جامعه فعال کرده است. گروههای طایفهای در روستاهای خسارت دیده به نوعی رقابت و تقابل افتادهاند. کمکها باعث انسجام گروهی در مقابل دیگری شده است.
بعضی از فعالان سیاسی از کمکهای مردمی در جهت منافع سیاسی خود استفاده میکنند و برچسبزنی در بین افراد بیشتر شده است.
افراد همدیگر را به حقکشی و خوردن کمکهای دیگران متهم میکنند. خود را مفلوک و بدبخت نشان دادن برای جلب ترحم و کمک پدیدهای در حال رشد است و به عبارتی میتوان گفت سرمایهی اجتماعی در حال فرسایش است، اگر نجبیم با پیامدهایی مواجه خواهیم شد که هم میتواند روند بازسازی را مختل کند و هم سطح فرهنگی و اجتماعی جامعه را تنزل دهد.
منبع:پایگاه خبری سیمره
3210/6060
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/93563/