دکتر فکوری رییس بیمارستان شفا خرم آباد
ﺗﻠﺦ اﻣﺎ ﺷﻴﺮﻳﻦ، ﺭاﻫﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺭﻓﺖ
مقالات
بزرگنمايي:
ندای لرستان- تصویری که ملّتها از «خود» و «هستی» در اندیشه جمعی دارند، نه صرفاٌ جمع ریاضی عقول تکتک مردم یا میانگین آماری فهم آنان، که برایندی است از هویت تاریخی، درک فلسفی از هستی، جهانبینی، هیجان، احساسات و بسیاری از عوامل دیگری که این روزها همگی در دیگ این رسانههای نوظهور قدرتمند میجوشند و حاصلش میشود هویت اجتماعی.
شاید برای همین است که روانشناسان اجتماعی، معتقدند که همان رفتارهایی که از جمع پرشور تماشاگران جوان فوتبال در استادیومهای چند هزار نفری ممکن است سر بزند، از همان تعداد اساتید دانشگاه نیز در همان استادیومها و تحت همان شرایط ممکن است بروز داده شود.
روزی که آن پیرمرد شیلنگ به دست را به خاطر شستن جلوی مغازهاش با آب شهری، شماتت کردم و او گستاخانه و مصمم پاسخم را با جمله معروف «دلم میخواهد!» داد، متوجه شدم که به آن آش شلهقلمکاری که هویت اجتماعی ما از آن سرچشمه میگیرد باید «بیاعتمادی عمومی» و «لجبازی اجتماعی» را هم اضافه کنیم.
راستش فکر میکنم که هرچه توجیه بیاوریم که میزان هدررفت آب در بخش کشاورزی N درصد است و رقم اصراف در مورد مصرف خانگی در مقایسه با آن N بزرگ قابل اعتنا نیست، من همچنان معتقدم فرهنگی که با آب آشامیدنی، کوچه و خیابان و حتی ایوان پر از یاس و نرگسی را آبپاشی میکند، یک جای کارش میلنگد.
لنگیدن فرهنگمان در نحوه مصرف منابع و دیدگاه معروف «ما روی گنج نشستهایم» را هنوز نتوانسته بودیم هیچ جای دلمان جا دهیم که حالا بالاقوزی به نام «لجاجت اجتماعی» هم به آن اضافه شده تا نتیجه همین بشود که میبینیم.
آن شب که در یکی از برنامههای تلویزیونی، چند کارشناس پول و بانک و بودجه نشسته بودند و در مورد علّت افزایش نقدینگی صحبت میکردند، هرچه تلاش کردم نتوانستم به خودم بقبولانم که علت این بیانضباطی مالی در کشور، تنها به بالا و پایین شدن بی حساب و کتاب چند عدد و رقم، مثل میزان تولید پول، رقم ارائه تسهیلات و یا درصد سود سپرده مربوط میشود.
برای من علتالعلل همه مشکلاتی که امروز گریبانمان را گرفتهاند مفهومی است به نام «سرمایه اجتماعی» که معتقدم اگر بشود در ایران آن را اندازه گرفت، رقمی خواهد بود بسیار ناچیز و رو به کاهش.
حالا هرچه بخواهیم میتوانیم در فضای مجازی مردم کره را مثال بزنیم که برای رفع مشکل دولت، طلاهایشان را دادهاند و یا بگوییم که ایهاالناس نقش خودتان را هم در شکلگیری این معضلات ببینید و بیایید با اصلاح خودتان به دولت کمک کنید، اما مطمئناً چون آن عدد ناچیز سرمایه اجتماعی جلوی همه فرمولهایمان ایستاده است، نمیتوانیم هیچ کدام از معادلات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی را با این روش حل کنیم.
دستهکم امروز که جامعه ایرانی دارد نشان میدهد که تفکر جمعیاش ربطی به حاصلجمع افکار افرادش ندارد، باید به فکر شیوهای باشیم که تفکرات فردی تکتک مردم تبدیل به تصمیم و عمل اجتماعی شود و تنها در این صورت است که میتوانیم امیدوار به اصلاح فرایندهای مشکلآفرینی باشیم که ما را به اینجا رسانده است.
و البته در جایی دیگر نیز گفته بودم که برای شروع و رسیدن به این شیوه، حتماً نیازمند انجام کارهای کوچک از سوی مردم و کارهای بزرگ از سوی مسئولان هستیم.
امروز تقریباً همه مطمئن هستیم که باید کاری بکنیم. همه میدانیم که باید از خودمان شروع بکنیم، میدانیم که دیگر از آن گنج بیپایان خبری نیست و منابعمان دارد ته میکشد، میدانیم که آب خیلی خیلی مهم است، میدانیم که واسطهگری و دلالی دارد به ضرر همه تمام میشود، میدانیم که دولت آن دانای مقتدر نیست که همه چیز را برایمان کنترل و اداره کند، میدانیم که زباله دارد طبیعت کشورمان را نابود میکند. میدانیم که باید بیشتر کار بکنیم و منظمتر باشیم و هزار میدانیم دیگر...
اما گویی هنوز این دانستنها آنقدر در اندیشهمان ضرورت پیدا نکردهاند که به عمل اجتماعی تبدیل شوند.
نمیدانم؛ شاید به این دلیل است که منتظریم حاکمیت اصلاح را از خودش شروع بکند، یا شاید هم به این خاطر است که اساساً از اصلاح ناامید شدهایم. اما این را میدانم که تجربه تاریخی بشر، شاهد شرایط و مشکلاتی بسیار سختتر از این بوده است که به دست مردم و مسئولان تلاشگر عملگرای بابرنامه پاکدست حل شده است.
یقیناٌ ما هم میتوانیم که از این شرایط سخت عبور کنیم؛ اما نکته کلیدی اینجاست که تا آن سرمایه اجتماعی احیا نشود و مسئولان به ملت اعتماد نکنند و اعتماد آنان را به خود جلب نکنند، نه از تغییر در مردم خبری خواهد بود و نه دولت میتواند بدون همراهی و پشتیبانی ملت کاری از پیش ببرد.
نویسنده: ﺩﻛﺘﺮ ﺭﻭﺡ اﻟﻠﻪ ﻓﻜﻮﺭﻱ
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/33528/